چند وقته که می خوام یه وبلاگ راه بندازم که بیشتر تو زمینه ترانه و موسیقی فعال باشه اما امان از اون وقتی که هیچ وقت نمیرسه! امشب که داشتم شام میخوردم قصه رادیو هفت که نمیدونم خانمی که میخوند اسمش چی بود توجهمو جلب کرد.نمی دونم قصه یه جوری بود یا اون خانم یه جوری می خوند؟ هر چی بود با شنیدنش احساس کردم بغض راه گلومو تنگ کرده و با اون آهنگ قدیمیه بعد داستان که پخش شد من موندمو گونه های خیس . به قول سیاوش: "گریه کن گریه قشنگه گریه حرف دل تنگه" . همون لحظه بود که تصمیم گرفتم وبلاگو راه بندازمو هر چه می خواهد دل تنگم بنویسم. اینطوری بود که ترانه تنهایی متولد شد. تو زیبا ترین ماه بهار. تو اردیبهشت که خیلی دوسش دارم. انگار همه جا بوی بهشت میده، باهوای ملسش که تو یه ساعتایی از روزاش می تونی گرمای تابستونه که دیگه داره از راه میرسه مزمزه کنی. تو اردیبهشت انگار تنهایی عذاب آورتره! بگذریم. اون ترانه قدیمی رو هم که گفتم اگه تونستم میذارو رو آهنگ زمینه اما امیدوارم شما رو هم خیلی حالی به حالی نکنه
باقی بقایتان
7741 بازدید
1 بازدید امروز
1 بازدید دیروز
20 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian